سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قرآن!  من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته­ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند می­شود همه از هم می پرسند " چه کس مرده است؟ "

چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا ترا برای مردگان ما نازل کرده است .

قرآن ! من شرمنده توام اگر ترا از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده­ام .

یکی ذوق می­کند که ترا بر روی برنج نوشته،‌یکی ذوق می­کند که ترا فرش کرده،‌یکی ذوق می­کند که ترابا طلا نوشته، ‌یکی به خود می­بالد که ترا در کوچک­ترین قطع ممکن منتشر کرده و آیا واقعا خدا ترا فرستاده تا موزه سازی کنیم ؟

قرآن! من شرمنده توام اگر حتی آنان که تو را می­خوانند و ترا می­شنوند ،‌ آن چنان به پایت می­نشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره می­نشینند .. اگر چند آیه از تو را به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد می­زنند ” احسنت ! ” گویی مسابقه نفس است

قرآن! من شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل شده­ای حفظ کردن تو با شماره صفحه،

‌خواندن تو آز آخر به اول،‌ یک معرفت است یا یک رکورد گیری؟ ای کاش آنان که ترا حفظ کرده­اند ، ‌حفظ کنی ، تا این چنین ترا اسباب مسابقات هوش نکنند.

خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو

آنان که وقتی ترا می­خوانند چنان حظ می­کنند ،‌ گویی که قرآن همین الان به ایشان نازل شده است. آنچه ما با قرآن کرده­ایم تنها بخشی از اسلام است که به صلیب جهالت کشیدیم.

 


[ پنج شنبه 92/9/28 ] [ 1:38 عصر ] [ زهرا ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 0
بازدید دیروز: 25
کل بازدیدها: 32292